|
|||||
دوستان عزیز: آلبوم طلسم با صدای برادرم، مهران هنرمند به زودی به بازار خواهد آمد. این آلبوم حاصل تلاش نه مستمر ولی پیگیر ما برای بیش از ده سال است. بسیار خوشحال خواهیم شد که در یک نظر سنجی ما را یاری کنید. با وجود گذشت زمان طولانی، هنوز هم برای انتشار آن عجله ایی نداریم. خواهش می کنیم در صورت تمایل قطعات را گوش دهید و نظر خود را برای ما بفرستید. قابل توجه است که این آلبوم جواز انتشار از وزارت ارشاد را کسب کرده است و در کتابخانه ملی هم ثبت گردیده است. با انتقال نظرات خود به ما، اطلاعات ارزشمندی را در اختیار ما خواهید گذاشت. تا جایی که ما می دانیم این اولین باری است که در ایران، نظر سنجی قبل از انتشار آلبوم صورت می گیرد. پیشنهادهای شما در نسخه ی اصلی اعمال خواهد شد و افتخار همکاری با شما نصیب ما خواهد گشت. توضیح 1. کلیه ی قطعات با فرمت MP3 و کامل در اختیار شما قرار گرفته است. بابت تبدیل به MP3 کمی کیفیت افت خواهد کرد ولی خواهش می کنیم در مورد میکس قطعات اگر نظری دارید حتما با جزییات در میان بگذارید. (مثلا صدای باس در فلان قطعه زیادی رو و یا در فلان قطعه، درام گنگ است. جنس صدای پرکاشن ها در فلان قطعه از کیفیت خوبی بر خوردار نیست.) توضیح 2. در مورد متن ترانه ها نظر کامل بدهید. اگر پیشنهادی برای تغییر کلمه و یا جمله ای را دارید، حتما با ما در میان بگذارید. توضیح 3.در مورد ترتیب ترانه ها اگر نظری دارید بفرمایید. توضیج 4. اگر در مورد کیفیت اجرای نوازنده ها نظری دارید بفرمایید. قبل از انتشار، اعمال هرگونه تغییری در جهت بهتر شدن کار امکان پذیر است. توضیح 5. در مورد آهنگسازی و نحوه ی اجرای آواز، به هیچ عنوان ملاحطه نفرمایید. حتما نظر خود را با ما در میان بگذارید. توضیج 6. لطفا نظرات خود را از طریق email به ادرس k1honarmand@hotmail.com در اختیار ما بگذارید. جهت سهولت بیشتر یک فرم نظر خواهی با فرمت word در اختیار شما قرار گرفته است، تا کمتر وقت شما را گرفته باشیم. جهت دریافت فرم اینجا کلیک کید.
چند نکته: 1-جنس صداها در ترانه ی "بعد از این" سعی شده است که گنگ و تا حدودی قدیمی باشد. 2-فلوت در پایان ترانه ی "آب" با tuner از کوک خارج شده است. 3- ترانه ی "بی وفا" هنوز روی سایت قرار نگرفته است. (بعلت انجام اصلاحات) 4- ساکسیفون ترانه ی "بی قرار" توسط آقای ایمان جعفری اجرا خواهد شد. به زودی با اجرای ایشان روی سایت قرار خواهد گرفت. 5- طراحی و اجرای گرافیک کار را دوست عزیز آقای سیروس سلیمی انجام دادند. از زحمات خانم نازنین آذری و آقای مازیار زند هم تشکر می کنم. برای شنیدن موسیقی روی نام آن کلیک کنید. |
|||||
توضیحات | نوازندگان | استودیو ضبط | شاعر و نویسنده متن | نام ترانه |
|
این ترانه برای من اهمیت فراوانی دارد. اول اینکه متن آن را خواهر عزیزم "میترا هنرمند" که برای من بسیار بسیار بزرگ و عزیز است، سروده است. خب معلوم است که برادر بزرگ من هم آن را خوانده است. برای من این اتفاق بزرگی است. در ضمن این ترانه توسط بهرام بحرینی که نقش بزرگی در آشنایی من با دنیای موسیقی حرفه ای داشته و در برداشتن قدم های اول تولید این آلبوم کمک های بسیاری به من کرده است، مورد تحسین قرار گرفته است! برای من این تحسین، معنای فراوانی دارد. سازذهنی را هم بالاخره یزور آوردم داخل این آلبوم و بسیار لذت بردم. :-) در تیتراژ پایانی فیلم ""چهار انگشتی" از موسیقی بی کلام این ترانه استفاده کردیم که پیام اسلامی گیتار سولوی بسیار زیبایی روی آن اجرا کرد. شاید قسمتی از آن را به این ترانه اضافه کنم.
|
گیتار کلاسیک و سازدهنی: کیوان هنرمند |
استودیو خانگی ام 1386 |
میترا هنرمند |
1 |
|
متن این ترانه را بر اساس شعری نوشتم که روزی در جایی خوانده بودم. (احتمال می دهم که روزنامه بود) خیلی خوشحال می شوم اگر روزی آن شعر و شاعر آن را پیدا کنم
|
گیتار کلاسیک: کیوان هنرمند ویولون سل: آنکیدو دارش |
استودیو خانگی ام 1386
|
کیوان هنرمند |
2 |
|
این ترانه را خیلی دوست دارم. آقای بهروز افخمی از آن برای تیتراژ پایان سریال "125" استفاده کرد. بخش پرکاشن در ابتدای ترانه، روی تصاویر انتهایی فیلم می آمد و خیلی خوب شده بود. به دلایلی که هرگز معلوم نشد، مسعولان صدا و سیما با پخش آن مخالف بودند. آقای بهروز افخمی پا فشاری کردند و بالاخره پخش شد. پنج قسمت از سریال که یخش شد، آفای افخمی به خارج از کشور سفر کردند و بلافاصله از تلویزیون جلوی پخش این ترانه را گرفتند!!! پیام اسلامی گیتار الکتریک بسیار زیبایی نواخته است.
|
گیتار الکتریک: پیام اسلامی پرکاشن: نیما و بهزاد |
استودیو طنین صوت 1383 |
مولانا |
3 |
|
این ترانه را بر اساس ملودی ای که مهران از روی یک ترانه ی ایتالیایی شنیده بود ساختیم.
پیام اسلامی |
گیتار الکتریک: پیام اسلامی گیتار باس: کارن احراری |
استودیو طنین صوت 1383
|
مهران هنرمند |
4 |
|
همیشه اشعار سپهری برای مثل یک جادو بوده است. این شعر را هم بسیار دوست داشتم. نمی دانم چرا ولی همیشه فکر کرده ام که ما درگیر طلسم هایی درزندگیمان هستیم که کلید و راه های فرار از آن را می دانیم، ولی فرار نمی کنیم. می دانیم که نباید آب را گل کرد، ولی گل می کنیم. تکلیفمان با خودمان معلوم نیست. این قطعه با صدایی شبیه به موسیقی کلیسا (شبیه به آنچه مردم عادی در کلیساهای کوچک می نوازند و دعا می خوانند) شروع می شود. آرپژ گیتار کلاسیک به این ترانه فرمی عام تر و پاپ تر می بخشد. صدای فلوت (با احرای استاد مجید سینکی) فرم آرزو بودن آن را بیشتر نشان می دهد. ساز کوبه ای (دف با اجرای محمد طریقت) نشان می دهد که انگار واقعا ما می خواهیم که آب گل نشود. صدای تمبک (اجرای بسیار دوست داشتنی علی طریقت) ایرانی بودن و لطیف بودمان را نشان می دهد. ولی التماس صدای خواننده می گوید که هنوز ما در حال گل کردن آب هستیم و یک لحظه خارج شدن صدای فلوت، برای لحظه ایی همه چیز را در ذهنمان بهم می ریزد. می گوید اگر می خواهید، عمل کنید. روزی که برای اخذ اجازه ی انتشار این شعر به منزل خانم " پروانه سپهری " (خواهر سهراب سپهری) رفتم، حس عجیبی داشتم. خانم سپهری دقیقا همان عزیزی بود که از خواهر سهراب می توان انتظار داشت. خود ایشان هم نوازنده ی حرفه ایی ویولون سل هستند. و جالب تر از همه، منزل ایشان پر بود از نقاشی های سپهری. خیلی فضای عجیبی بود. باز هم از خانم سپهری بخاطر لطف فراوان متشکرم.
|
فلوت: محید سینکی دف: محمد طریقت تنبک: امیر حسین طریقت گیتار: کیوان هنرمند |
استودیو طنین صوت 1383
|
سهراب سپهری |
5 |
|
تا بحال یک جانباز را از نزدیک دیده اید. خیلی سخت است که حتی اگر یکبار جانبازی را دیده باشید، فراموش کنیم آنچه را که او بخاطرش جنگیده است. ممکن است او از آرمان هایش از خوسته هایش از انتظاراتش از ما و کشور، با زبان سخن نگوید، ولی باید خیلی کر باشیم تا صدای درون او را نشنویم. جالب اینجاست که تعداد بسیار زیادی از جانبازان در کنار ما زندگی می کنند ولی انگار، ما آنها را نمی بینیم و یا نمی شنویم. هنگامی که خواننده شروع به خواندن می کند ، ابتدا حرف می زند ، انگار با زبانی که خیلی برایمان غریبه نیست، ولی چیزی از آن متوجه نمی شویم. متن یغما گلرویی بسیار زیباست. مهران خوب خوانده و پیام اسلام گیتار الکتریک های نرم و زیبایی را اجرا کرده است.
|
گیتار الکتریک: پیام اسلامی گیتار: کیوان هنرمند |
استودیو طنین صوت 1383
|
یغما گلرویی |
6 |
|
اصل طلسم این بود. |
گیتار: پیام اسلامی باس: کارن احراری |
استودیو طنین صوت 1383
|
بی کلام |
7 |
|
شعر آقای بهمنی را بسیار دوست دارم. خیلی زیباست. "این شهر بی نقاب قبولم نمی کند". و صدای آژیر پلیس!!!
ایمان جعفری پویان |
ساکسیفون: ایمان جعفری پویان گیتار: کیوان هنرمند |
استودیوی خاگی ام 1387
|
محمد علی بهمنی |
8 |
|
ا این روزها، بسیار دیده ام افرادی که عزیزی را به راه دور فرستاده اند. در ظاهر خود را خوشحال نشان می دهند ولی در باطن از دوری او می سوزند. تغییر ریتم چهار ضربی به سه ضربی در طول فطعه وحود دارد. پرگاشن ها را نیما و بهزاد اجرا کردند و گیتار را خودم زدم. معمولا خانم ها از این ترانه خوششان می آید!
|
پرکاشن: نیما و بهزاد گیتار: کیوان هنرمند |
استودیو طنین صوت 1383
|
مهران هنرمند |
9 |
|
قهر و آشتی های بسیاری را در میان زوج های جوان می بینیم. متاسفانه گاهی این قهر ها، آشتی نمی شوند. زوج های جوان در ابتدای زندگی قرار بر برپایی زندگی سبز و آرمانی را می گدارند (کلیشه ی ساختن یک کلبه ی چوبی توی یک جنگل سبز) اما حتا فرصت تجربه ی یک زندگی را برای چند ماه هم برای همدیگر فراهم نمی کنند. اگر گذشت در زندگی نباشد چقدر زود این اتفاق ناگوار می افتد. برایتان پیش آمده که آماده شوید با طرف مقابل روبرو شوید، در قلب خود را باز کنید و هر جه در سینه دارید به او بگویید، از او بخواهید که مشکلات را فراموش کند و برگردد. ولی حتی با شما رو برو نشود. مثلا به او زنگ بزنید، قبل از شماره گرفتن و در حین شماره گرفتن به صحبت های احتمالی که پیش خواهد آمد فکر کنید ولی شماره ی او مشغول باشد و حالا حالاها پشت خط بمانید!!! زمان ما تلفن دیجیتال و مبایل خیلی رایج نبود. بعضی از دوستان می گویند که باید صدا های مربوط به این ترانه را عوض کنیم و مثلا صدای شماره گیر آنالوگ را بر داریم و در انتها هم این صدا شنیده شود که : مشترک مورد نظر درد دسترس نمی باشد.
|
گیتار الکتریک: پیام اسلامی باس: کارن احراری گیتار: کیوان هنرمند |
استودیو طنین صوت 1383
|
مهران هنرمند |
10 |
|
فیلم داستان ناتمام به کار گردانی آقای حسن یکتا پناه، درباره ی گروهی بود که داشتند قاچاقی از کشور خارج می شدند. در این گروه همه جور آدم وجود داشت. تاجر ورشکسته که از طلبکارها فرار می کرد. مادر مطلقه ای که بچه ی خود را دزدیده بود و از دست همسر فرار می کرد و افراد مختلف دیگر که حتی بعضی از آنها تا پایان فیلم یک کلام صحبت نمی کردند و از قیافه و سر و وضعشان می شد حدس زد که تحصیل کرده و آدم حسابی باشند. ما در طول فیلم، یعنی تیتراژ اول و کل داستان هیچ موسیقی ای نگذاشتیم. در انتهای داستان این گروه لو می رود و درگیری با پلیس اتفاق می افتد که این موسیقی روی این تصاویر که برای اولین بار در طول فیلم لانگ شات و حرکت آهسته می شود پخش می شود. تعدادی از مرز می گذرند، تعدادی تیر می خورند و تعدادی دستگیر می شوند. خانم نرگس محرابی که از طرف دوستم آقای ایمان وزیری معرفی شدند صدای بسیار خوبی داشتند و از خوانندگان تالار وحدت بودند. من پارت آواز ایشان را نوشته بودم ولی اجرایی آزاد را می خواستم. ایشان عادت داشتند که عین پارت را می خواندند. ضبط را در استودیو بل انجام می دادیم. خوشبختانه خانم کامکار هم آنجا ضبط داشتند و در حال استراحت بودند و ضبط ما را تماشا می کردند. وقتی دیدند چند بار ضبط کردیم و نتیجه ی خوب نمی گیریم، لطف کردند و با خانم محرابی صحبت کردند و چند نکته را به ایشان گوشزد کردند و بعد بلافاصله ضبط خوبی را رفتیم! با تشکر از خانم کامکار.
ناصر رحیمی |
فلوت باس:ناصر رحیمی کمانجه: روزبه اسدی پرکاشن:همایون نصیری آواز: نرگس محرابی و مهران هنرمند
|
استودیو بل 1384 |
بی کلام |
11 |
|
lموسیقی تیتراژ پایانی فیلم داستان ناتمام. آقای یکتا پناه و آفای کاربخش هرو در ساخت این موسیقی به من کمک بسیار کردند و هردو بسیار نازنین هستند.
حسن یکتا پناه آقای کاربخش |
ویولن سل:کمال قربانی کمانچه: روزبه اسدی پرکاشن:همایون نصیری تنبور: طهمورس پورناظری آواز: نرگس محرابی و مهران هنرمند
|
ستودیو بل 1384
|
بی کلام |
12 |
|
" در ایران رودخانه ی بزرگی به نام زاینده رود هست که به دریا نمی رسد. این رودخانه پس از عبور از شهر اصفهان، پایتخت سابق ایران، در حاشیه ی کویر مرکزی، در باطلاقی غرق می شود بنام گاوخونی" این متن را آقای بهروز افخمی برای شروع فیلم گاو خونی نوشته بودند. قرار بود با شروع فیلم این کپشن بروی پرده بیاید و بعد فیلم شروع شود. روزی که با اقایان بهروز افخمی، جعفر مدرس صادقی (نویسنده ی گاو خونی) بهرام رادان و کوروش سلیم زاده در استودیو بودیم و نریشن های رادان را برای فیلم ضبط می کردیم، کارمان که تمام شد و داشتیم استودیو را ترک می کردیم، از اآقای افخمی خواستم که این متن را بخواند تا کپشن با صدای آقای افخمی یخش شود. در حالی که در استودیو نیمه باز بود این متن را ضبط کردیم و اینفدر خوب بود که همان ضبط اول را برای پخش گذاشتیم. فیلم گاو خونی برای من یک زندگی است. یک معجزه!!!
کوروش سلیم زاده کیوان هنرمند بهروز افخمی |
گیتار: پیام اسلامی |
استودیو طنین صوت 1383
|
بهروز افخمی |
|
13 |
از کمک ها و زحمات اساتید و دوستان زیر در به ثمر رسیدن این مجموعه تشکر می کنیم: استادان: کامبیز روشن روان/ مرتضی دلشب/ کیوان میرهادی آقایان: بهرام بحرینی/ بهرام بیرنگ/ شاهین خزعلی/ بهنام مصداقی |
|||||
روزگاری که درد و عذابم زیاد بود روزی که تنها امیدم خواب و خیال بود خسته و مونده رسیدم به باغی چه خاموش خواستم رها شم، دردام بشه فراموش
فکر میکردم که آروم میشم فکر میکردم که راحت میشم ولی این یه کابوس، یه خاکستر سیاه بود
دیدم که تو این باغ درختها سیاهان، بجای آب به اونها زهر میدن خواستم بیام بیرون، دیدم درهای باغ. بسته شده دیگه باز نمی شن
تکیه گاهی نداشتم سر پناهی نداشتم
صدها جوون ساده دل، خمار اونجا مونده بودن تو اون لجنها میسوختن و میساختن گفتم چشماتونو باز کنین، زندگی از نو آغاز کنین میدونین که میتونین، میتونین اگه بدونین آخه تو این مرداب جای زندگی نیست، قدر آدم به این ارزونی نیست یه روز به اشتباه افتادیم تو این راه، بیاین رها شیم از این دام سیاه این دیوار یه سرابه اعتیاد پوشاله
خیلی وقته موندیم تو این قفسها تنها حالا داریم میایم بیرون به امید خدا
میدونین که این قصه نبود میدونین که این یک خواب نبود طلسم رو بشکنین، توی دریا
مثل موجای دریا سر میکوبیم به سنگها سنگهای غمهامونو غصهها تموم این سنگها له میشن زیر پا میشکنن و میریزن تو دریا مهران هنرمند
|
|||||
برف سنگین زمستون همه چی رو کرده پنهون آدمای شهر برفی خوابیدن تو خونههای شون
آدمک برفی خسته روی برف و یخ نشسته چشماش به انتهای شب بی ستاره بسته
دگمه لبلسش از سنگ دلش از خواب زمین تنگ کلاهش یه سطل خالی رو لباش خنده کم رنگ
دور گردنش یه شاله چشاش از جنس زغاله اون می خواد راه بره اما میدونه که این محاله
آدمک دلش شکسته از نشستن شده خسته برای رفتن از اینجا برف و یخ، راهشو بسته تن اون تو یخ اسیره دوست داره که پر بگیره حاضره برای فتح یک قدم حتی بمیره
تیله های داغ اشکش روی گونه هاش نشستن پیچیده تو گوش کوچه صدای ترد شکستن
حق حق گریه تلخش توی شب بلنده اما بس که یخ زده دلامون صداشو نمیشنویم ما ------------------------------------------ فردا بچه ها ی کوچه دیدن اون رفته از اینجا اما انگار جای پاهاش روی برفها نمونده بر جا روی برفها باقی مونده یه دونه سطل شکسته با دو تا چشم زغالی
یغما گلرویی .
|