”با پدرم و چند تا مرد جوان، که درست یادم نیست چند تا بودند، و فقط یکیشان را میشناختم که گلچین، معلم کلاس چهارم دبستانم بود، توی رودخانهای، که زاینده رود اصفهان بود، آبتنی میکردیم...."
داستان گاوخونی را دوست داشتم. خیلی زیاد. مدتها بود که روی متن آن کار میکردیم. بارها داستان را خوانده بودم. بارها در استودیو همراه آقای بهروز افخمی آن را رو خوانی کرده بودیم. قرار بود داستان گاوخونی توسط آقای افخمی روخوانی شود و بصورت سیدی و کاست، بعنوان نوار قصه برای بعضی بزرگترها منتشر شود. آخه خیلی از بزرگها فکر میکنند که از وقتی بزرگ شدهاند، دیگر نباید قصه بخوانند.
بعد از اینکه کار ضبط متن تمام شد، همراه آقای کوروش سلیمزاده مدتها روی تدوین صدا کار میکردیم. نمیدانم در این مدت چندبار این داستان را گوش کردیم. چند بار صداها را بالا پایین بردیم، فاصله بین کلمات را کم و زیاد میکردیم فقط باید بگویم که هر بار، این داستان جادوییتر بنظر میرسید. هر بار نکات جدیدی از داستان را کشف میکردیم و از این کار لذت میبردیم.
از همان ابتدای ضبط داستان گاوخونی، زمزمههایی در مورد ساختن فیلمی بر اساس این داستان مطرح میشد. اما طرحهای اول، آقای افخمی را راضی نمیکرد.
کار ضبط و تدوین تمام شده بود، موسیقی کوتاهی را برای ابتدا و انتهای داستان آماده کرده بودم و مدتی بود که فقط گاوخونی را گوش میکردیم. شبی آقای سلیمزاده با من تماس گرفت و خبر داد آقای افخمی فیلم نامه جدیدی برای گاوخونی نوشتهاند و این بار تصمیم به ساخت فیلم گرفته شده و از من خواستهاند که برای فیلم موسیقی بنویسم. چه بهتر از این!
چند روز بعد در دفتر آقای افخمی د رمورد مشخصات فیلم صحبت کردیم و دستگیرم شد که کار کاملا جدی است. خیلی خوشحال شدم که چنین پیشنهادی به من شده است. آقای افخمی، آقای علی معلم و گروهشان یک تیم کاملا حرفهای بودند و من کاملا آماتور! شوق و ترس کمی با هم ترکیب شده بود. باید کاری تحویل میدادم که این افراد را از انتخابشان پشیمان نکنم و مهمتر از همه باعث پایین آمدن سطح کار نشوم! در مورد موسیقی نگران نبودم. آنقدر داستان را دوست داشتم و آنقدر خوانده بودمش که مدتها بود موسیقی آن در ذهنم میچرخید. نگرانی من این بود که شاید سلیقه من مورد توجه قرار نگیرد و از طرفی هم دوست نداشتم به سمت کلیشههای رایج در موسیقی فیلم سینمای ایران کشیده شوم. بهر حال تصمیم گرفتم خطر کنم و سلیقهام را بدون سانسور اجرا کنم. خوشبختانه وقتی آقای افخمی نمونههای کار را شنید خوششان آمد و خیالم راحت شد و حاصل کار همانی شد که اکنون در فیلم شنیده میشود.
کار ساخت موسیقی تقریبا هم زمان با شروع فیلم برداری آغاز شد. همزمان آقای بهرام رادان برای تمرین خواندن متنهای خود به استودیو میآمد. آقای جعفر مدرس صادقی هم به استودیو میآمد. باورم نمیشد که نویسندهی گاوخونی را از نزدیک میبینم و با هم مشغول کار بودیم. افتخار بزرگی بود. دوباره متن گاوخونی را میخواندیم، اما این بار بر اساس فیلم نامه. در این مدت قطعات جدیدی را که نوشته بودم برای آقای افخمی پخش میکردم و نظر ایشان را جویا میشدم. آقای افخمی، باهوش تر از آنچه که فکر میکردم بود. روز به روز به هم نزدیکتر میشدیم و این ارتباط صمیمی به هم نوایی موسیقی با تصاویر و متنها کمک زیادی میکرد.
خوشبختانه دست من در نوشتن موسیقیهاخیلی باز گذاشته شده بود. برای دیدن راشها دعوت میشدم. یکی دوبار هم سر فیلم برداری رفتم(عجب کار سختی است این مراحل تصویر برداری!). در مورد داستان با دوستان صحبت میکردیم و در مجموع کاملا در فضای گاوخونی غرق شده بودم. فیلم برداری هم که تمام شد آقای افخمی حضور مزاحم من را در کنار میز تدوین تحمل کردند و تمام اینها باعث شد که برای نوشتن موسیقی اصلا به خودم فشاری نیاورم. موسیقی کاملا در ذهن من وجود داشت. فقط آنها را یادداشت میکردم. پارتیتورها کامل شد و کار ضبط را شروع کردم.
ترکیب ساز بندی برای بیشتر نوازندگان عجیب بود. سازهای کمانچه، ویولن سل و کنتر باس که به ترتیب نمایانگر پسر، پدر و باتلاق گاوخونی بودند، سازهای اصلی را تشکیل میدادند و پیانو، گیتار کلاسیک، فلوت و سه تار هم سازهای همراهی کننده. مهمترین ساز در این میان کمانچه بود چرا که قرار بود کاری را انجام دهد که معمولا از کمانچه انتظار نمیرود. از افههای معمول کمانچه، آپوژیاتور(appoggiatura)، موردان(mordent) و تریل (trill) خبری نبود و در عوض باید دینامیک صدا(,fortessimo, forte, piano, mezzo piano) و تاکیدها(accent) رعایت میشد. آقای روزبه اسدیان که از نوازندگان خوب کمانچه و دانشجوی کارشناس ارشد اهنگسازی دانشگاه هنر بود قبول زحمت کرد و یک جلسه دراستودیو نتهای بخش کمانچه را دید و در مجموع آزمایشی صورت گرفت. یک هفته بعد نوبت ضبط استودیو برای کمانچه گذاشتم. متاسفانه آنروز کار خوب پیش نرفت و تا حدودی با هم جرو بحث هم کردیم. آقای اسدیان میگفت اگر این مشخصات را میخواهی باید ویولون را انتخاب میکردی. خوشبختانه یک روز دیگر هم تمرین کرد و فردای همان روز تمام بخشها(part) به خوبی اجرا شد. آقای اسدیان بقدری مسلط کمانچه مینواخت که تمام قسمتها را در یک جلسهی دو یا سه ساعته ضبط کردیم. با پیشنهاد ایشان در یک قسمت بجای کمانچه از قیچک صدا گرفتیم و نتیجه کار بسیار عالی شد. چند ماه بعد در موسیقی فیلم داستان ناتمام به کارگردانی آقای حسن یکتاپناه هم با آقای اسدیان همکاری داشتیم که آنجا هم نتیجه کار ایشان خیلی عالی بود و از ایشان بسیار متشکرم.
برای ضبط صدای کمانچه از روشی خاص بهره گرفتم. از سه عدد میکروفن حرفهای با قابلیتهای مختلف هم زمان از کمانچه صدا میگرفتم که حاصل کار برایم رضایت بخش بود(از آقای بهرام بحرینی که تمام امکانات پیشرفته استودیو طنین صوت را در اختیارم قرار دادند متشکرم).
بعد از کمانچه صدای ویولن سل (Cello) را ضبط کردم. آقای آنکیدو دارش که از قبل با هم آشنایی مختصری داشتیم به استودیو آمدند و کل بخشهای ویولن سل را در یک روز ضبط کردیم. آن روز من خیلی سر حال نبودم و آنکیدو واقعا از خودش صبوری نشان داد و کل بخشها را به خوبی اجرا کرد.
بخشهای فلوت را آقای بهرام ارشد اجرا کرد. من عادت دارم که موسیقی را بنویسم و بخشهای هر نوازنده را جدا به او بدهم. بنابراین کار ضبط معمولا خیلی منظم و بی دردسر انجام میشود. در بخشهایی هم که بداهه نوازی دارم از دوستانی کمک میگیرم که روحیهام را میشناسند. مثلا بخشهای سه تار گاوخونی را آقای ایمان وزیری برایم اجرا کرد. ایمان از با استعدادترین آهنگسازان جوان ایران است واسمش برای دوستداران موسیقی ایران کاملا آشناست، در عین حال با گشاده رویی تمام بخشهای کوتاه سهتار را برایم اجرا کرد.
خانم مریم اشرفی که از نوازندگان و مدرسان خوب پیانو هستند بخشهای پیانو را اجرا کرد و نتیجه خوب بود. به دلایلی، صدایی خشک و کم طنین از پیانو انتظار داشتم و به همین دلیل از پیانو الکتریک استفاده کردیم و بخشهایی را که برای پیانو نوشته بودم از کوردهای کم صدا استفاده کردم. مثلا در موسیقی بخش کابوس، پیانو کاملا بصورت تک صدایی( و نه کورد) بگوش میرسد. و در بخشی که پسر از مدرسه بیرون میآید کوردها هفت و نه است که دومینانت آنها حذف شده است و در بخش تیتراژ پایان، فقط آرپژی از پیانو به گوش میرسد. در بخشی که بعد از به آب افتادن، پسر به سمت خانه میدود، موسیقی آتونال (atonal) و کاملا تک صدایی برای موسیقی نوشته شده است.
گیتار الکتریک تیتراژ ابتدای فیلم را آقای پیام اسلامی اجرا کرد. پیام از دوستان قدیمی من است و مدتهای زیادی را با هم کار کردهایم و خوب سلیقهام را میشناسد. با استفاده از گیتار Fender و پروسسور Digitec RP7 به صدای دلخواهی که میخواستم رسیدیم و بعد اجرای خوب پیام حاصل کار بسیار رضایت بخش( حد اقل از نظر خودم) شد. البته این قسمت را برای بخش انتهایی(بعد از موسیقی که در حال حاضر موسیقی تیتراژ پایان است) در نظر گرفته بودم. اما یکروز آقای افخمی گفتند که این برای تیتراژ ابتدا خوب است. همه شوکه شدیم ولی وقتی امتحان کردیم خوشمان آمد. یکی دو بخش دیگر هم بود که آقای افخمی جای موسیقی را تغییر داد و نتیجه خوب بود. البته بخشهایی هم حذف شد که علاقمندان میتوانند آنها را در سیدی موسیقی فیلم گاوخونی بشنوند .
گیتار کلاسیکها را هم که خودم اجرا کردم. گیتار در مجموع نقش همراهی کننده در موسیقی گاوخونی دارد. در بعضی قسمتها تغییراتی را در صدای گیتار انجام دادم. مثلا آن بخشی را که حمید و خشایار بر روی شعرهای خشایار جرو بحث میکنند، از یک گیتار Ovation با پیکاپ استفاده کردم ولی به صدایش نویز اضافه کردم و به مقدار زیادی، حجم صدای بم را کم کردم. در این حالت صدا جوری به نظر میرسد که انگار بصورت خیلی غیر حرفهای صدابرداری انجام شده است که در آن قسمت بخصوص، همین قصد را داشتم. آقای پرویز آبنار صداگذار توانا و با تجربه سینمای ایران که افتخار همکاری با ایشان در این فیلم نصیبم شد، به شوخی گفت: این نویزها به حساب کار صدا گذار گذاشته میشود ها!
به هرحال آقای افخمی، آقای معلم، آقای سلیمزاده، آقای آبنار و شخص آقای مدرس صادقی همگی در بالا بردن کیفیت کار من، کمکهای فراوانی کردند و از همه آنها متشکرم .
در این چند خط خواستم مراحل تولید موسیقی گاوخونی را بنویسم. قصد نداشتم تا در مورد آنچه که به آن فکر میکردهام، برداشتهای شخصیام از داستان، و علت انتخاب تونالیتهها، نوع سازبندی و هارمونی صحبت کنم. فکر میکنم که بهتر است منتقدان به این مسائل بپردازند و موسیقی فیلم را جدی بگیرند. بینندگان به موسیقی فیلم اهمیت بدهند و سطح توقع کارگردانها، تهیه کنندهها و بینندگان از آهنگسازان بالاتر رود و در مجموع بیشتر از آنچه که در حال حاضر شاهد آن هستیم موسیقی فیلم در ایران رشد کند و شناخته شود و گوش شیطون کر، سیستمهای صوتی سینماها بهبود پیدا کند.
مشخصات موسیقی فیلم گاوخونی
47 دقیقه
محصول دنیای تصویر
موسیقی و اجرا: کیوان هنرمند
پیانو: مریم اشرفی
کمانچه: روزبه اسدیان
ویولن سل: آنکیدو دارش
فلوت: بهرام ارشد
سهتار: ایمان وزیری
گیتار الکتریک: پیام اسلامی
گیتار کلاسیک: کیوان هنرمند
ضبط و میکس استودیو طنین صوت: کیوان هنرمند
تهران1382
www.k1honarmand.com