بررسی موسیقی فیلم " دکتر ژیواگو"
کیوان هنرمند
موسیقی این فیلم زیبا و با شکوه تا کنون یکی از به یاد ماندنیترین موسیقیهای نوشته شده برای یک فیلم در سینما بوده است. موریس ژار با نوشتن موسیقی این فیلم در سال 1964 رقابت را برای همکارارنش بسیار سخت کرد و جایزه بهترین موسیقی فیلم اسکار را ربود. آهنگسازی که توانسته است بارها مخاطبان سینما را در فیلمهایی چون لورنس عربستان، دختر رایان، گذری به هندوستان و البته دکتر ژیواگو، بر روی صندلیهای سینما میخکوب کند..
موریس ژار (Maurice Jarre ) متولد 1924 درلیون فرانسه، در کنسرواتوار پاریس در رشته آهنگسازی و نوازندگی سازهای کوبهای تحصیل کرد. اولین موسیقی فیلمش را در سال 1952(یک فیلم کوتاه) و آخرین موسیقی فیلمش را در سال 2001برای تلویزیون (مستندی درباره آفریقا) نوشته و در حال حاضر بازنشسته شده است. در طول مدت فعالیت هنریاش 9 بار نامزد دریافت جایزه اسکار و 3 بار برنده این جایزه شده است و یک جایزه گرمی را هم در کارنامه خود دارد. پرونده هنری موریس ژار و همکاری او با دیوید لین بسیار مفصل است. او پدر ژان میشل ژار یکی از مطرح ترین آهنگسازان موسیقی الکترونیک است که البته خود موریس هم از سال 1980 از موسیقی الکترونیک بهره فراوانی برده است. در این مقاله فقط به برسی موسیقی دکتر ژیواگو میپردازیم.
برده است. در این مقاله فقط به برسی موسیقی دکتر ژیواگو میپردازیم.
فیلم با یک اورتور که حکم پیش درآمدی را برای فیلم دارد آغاز میشود. سازهای کوبهای به صدا در میآیند. یک فانفار با ابهت برای آغاز فیلم و در ادامه بخشهای کوچکی از تمهای فیلم معرفی میشوند. مانند خلاصه اخبار که بخشی از آنچه را که قراراست بشنوید معرفی میکند و بعد مشروح تمها.
موسیقی این فیلم برای ارکستر بزرگ نوشته شده که خود موریس ژار رهبری ارکستر را به عهده داشته است. در میان این ارکستر بزرگ صدای سازهای روسی مانند بالالایکا و آکاردئون به گوش میرسد که البته بالالایکا در داستان فیلم نقشی محوری دارد و تاکید زیادی بر آن است. در مجموع موسیقی کاملا روسی صدا میدهد که با داستان و فضای فیلم همخوانی بسیار زیادی دارد. البته به نظر من ژار با نگاهی به آثار چایکوفسکی (دریاچه قو و فندق شکن) موسیقی این فیلم را نوشته است. در بخشهای مختلف و در تمهای موسیقی دکتر ژیواگو این تاثیر مشهود است. اجرای تم توسط زهیها و آکومپانیمان بادیها، فرم جمله بندی و کادانسها همگی بیانگر این تاثیر هستند که البته چایکوفسکی به عنوان یکی از محبوبترین و شناخته شده ترین آهنگسازان روسیه انتخاب بسیار مناسبی بوده است.
تم اصلی از جملهای بسیار ساده و روان تشکیل شده است که بسیار جذاب و دلنشین است و توجه هر شنودهای را بخود جلب میکند. این تم یکی از شناخته شده ترینها در سینما است و هم ردیف با موسیقی پدر خوانده و پاپیون و پلنگ صورتی قرار میگیرد. اگر به ساختار ساده این تم نگاهی بیاندازیم متوجه زیبایی آن در عین سادگی و آکادمیک بودن آن پی میبریم:
استفاده از صداهای گذرا در تونالیته سل ماژور (G) و استفاده از تریوله این ملودی را به یک ملودی زیبا با ریتم چهار ضربی کرده است که قابلیت گسترش فراوانی دارد و این البته همان کاری است که موریس ژار بخوبی انجام داده است. استفاده از واریاسیونهای مختلف در طول فیلم بخش زیادی از موسیقی این فیلم را بخود تخصیص داده است. به نظر من استفاده زیاد از این ملودی کمی به بکر بودن آن لطمه زده است. بخصوص که بیشتر واریاسونها روی آکومپانیمان ملودی انجام شده است وهمچنین در بخشهایی تم اصلی 3 ضربی و با فرم والس شنیده میشود ولی ملودی تقریبا همه جا دست نخورده و قابل تشخیص باقی مانده است. اجرای بسیار خوب ارکستر و صدا برداری خوب همگی به زیبایی موسیقی میافزایند.
در مراسم خاک سپاری کرال زیبایی را میشنویم که رکوییم ساده و باز هم جذابی است و به هنگام خاک سپاری تابوت، موسیقی از کرال خارج میشود و ضربه های ناگهانی، بسیار کوبنده و تاثیر گذار عمل میکند و دوباره تم اصلی! جالب است که در یک پلان چند نوع مختلف از موسیقی را میشنویم و همگی درست صدا میدهند. روش میکس صدای فیلم هم جالب است. صدا موسیقی بسیار غالب است و از فرمول کلی موسیقی زیر پوستی و موسیقیای که حواس بیننده را پرت نکند! اصلا خبری نیست.
در بخشی که یک بالالایکا به پسر هدیه داده میشود، با تاکید تصویر بر ساز دوباره ملودی اصلی نواخته میشود. راستش این قسمت خیلی قابل پیش بینی و کلیشهای است ولی به بهرحال بسیار زیباست.
در راه پیماییها موسیقی مارش و کرال میشنویم که زیباست ولی کاملا مشخص است که صدای آمبیانس آن فضا نیسست و اتفاقا در مراسم جشن سال نو یک نفر میگوید که برای انقلاب، مردم خیلی کوک میخوانند!
در صحنهای که دختر تفنگ به دست به قصد شلیک به مرد خبیس میرود، موسیقی بسیار زیبایی نوشته شده است. قطعهای با تعلیق بسیار بالا و صدا دهی بسیار مناسب. این قطعه از فرم آکادمیک موسیقی این فیلم تا حدی جداست و انگار موریس ژار، چایکوسفکی را فراموش کرده و نگاهی به واگنر داشته است. سازی که نتوانستم آن را تشخیص بدهم و احتمالا صدایی ترکیبی در استودیو است، ضرب آهنگی شبیه به تپش قلب را اجرا میکند و زهیها تعلیق فضا را به عده دارند. قطعهای بسیار زیبا و موثر. عجیب اینجاست که این بخش از موسیقی در مجموعه منتشر شده موسیقی فیلم دکتر ژیواگو وجود ندارد! موسیقی این فیلم در سال 1965 توسط شرکت Turner منتشر شده است و در سال 1995 دوباره میکس دیجیتال و منتشر شده است. این سی دی دارای 45 قطعه موسیقی است که تقریبا به ترتیب حضور در فیلم مرتب شدهاند. نام گذاری قطعات بر اساس صحنههای فیلم صورت گرفته است و این روشی است که بسیار میپسندم. بعنوان مثال: 6- لارا و کاماروسکی در حال رقص 7- لارا و کاماروسکی در هتل و یا 30- یوری به سمت یوریاتین میراند و .... در انتها 3 نمونه مختلف از اجرای تم اصلی را در سبکهای جز، راک ان رول و سوینگ به مجموعه اضافه شده است که در فیلم وجود ندارند. این خود دلیلی بر توجه عام به این ملودی زیبا و رضایت ناشر است.
موسیقی در طول فیلم هماهنگ با تصاویر پیش میرود و فضاهای دراماتیک بسیار زیبایی را خلق میکند. توضیح در مورد چنین موسیقی کار دشواری است و اصولا آن قدر همه چیز به جای خود قرار گرفته است که تصور آنکه شاید میتوانست به فرم دیگری باشد سخت است و تنها تکرار زیاد تم اصلی تا حدودی توی ذوق میزند.
در صحنهای که خانواده از قطار پیاده میشوند و به سمت مکان گرم و آرم خود پیش میروند، موسیقی تا حدودی صدای موسیقی آسیای شرقی را میدهد که دلیل آن را متوجه نشدم. میشود گفت که گرم بودن آب و هوای آن منطقه؟ ولی نه این یک توجیه سطحی است.
موسیقی همراه داستان پیش میرود و بیننده را کاملا در چنگال خود نگه میدارد و بارها او را مجبور میکند که زیر لب زمزمه کند: عجب موسیقیای.
در صحنه سکته کرن دکتر، موسیقی از روال خود خارج میشود و فضای بسیار خوبی را ایجاد میکند که باز هم این قطعه در مجموعه موسیقی این فیلم منتشر نشده است. بسیار جای تعجب است! و در انتها تم اصلی و پایان فیلم.
تماشای این فیلم فرصتی عالی برای لذت بردن از یک پروژه سینمایی بزرگ داستانی جذاب، کارگردانی عالی، بازی استثنایی بازیگران، صحنه، فیلم برداری، تدوین و البته موسیقی است.
چقدر خوب است که بتوان مانند چنین بزرگانی موسیقی نوشت: Then It’s a Gift