بررسی موسیقی در سه فیلم از شرکت پیکسار:

صفحه اسلی      صفحه قبلی

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------  در این مقاله به بررسی سه فیلم "کمپانی دیوها"، "در جستجوی نمو" و "خارق‌العاده‌ها" از شرکت پیکسار می‌پردازیم. هر سه این فیلم‌ها، آثاری بسیار برجسته و موفق بودند که موسیقی آنها نقش بزرگی در این موفقیت بعهده داشته است و هر فیلم توسط یک آهنگسازنوشته و اجرا شده است.

1- کمپانی دیوها:

 

 

رندی نیومن"(Randy Newman)

رندی نیومن متولد لوس آنجلس/ کالیفرنیا در سال 1943است. در دانشگاه کالیفرنیا تحصیلات خود را به پایان رساند. خانواده رندی در زمینه موسیقی حرفه‌ای، فعالیت داشتند و سه نفر از عموهایش به نام‌های: آلفرد، لیونل و امیل نیومن همگی در هالیوود آهنگساز بودند و او نیز در 17 سالگی جذب کار حرفه‌ای شد. در ابتدا با وجود خلق آثاری ارزشمند در موسیقی پاپ، موفقیت مالی چندانی نصیبش نشد . در سال 1972با انتشار موسیقی "بگذار کلاه سرت بماند" (you can leave your hat on)، در بازار موفقیت بیشتری کسب کرد و بعدها ستاره‌های بزرگی از جمله Ray Charles و Joe Cocker این آهنگ را اجرا کردند. اهنگ‌های او اغلب موضوعی اجتماعی و انتقادی داشتند. در سال 2005 بعد از واقعه کاترینا در آمریکا، آهنگ "لوییزیانا" (Louisiana) که در سال 1972 توسط رندی درباره توجه کم دولت به مردم منتشرشده بود، دوباره بر سرزبان‌ها افتاد و از شبکه‌های مختلف پخش ‌شد. اولین تجربه سینمایی او در سال 1971 برای فیلم “Cold turkey”توجه منتقدان و فیلم سازان را بخود جلب نکرد و بالاخره ده سال بعد دومین فیلم خود را به نام “Ragtime”کار کرد که حاصلش نامزدی اسکار در دو رشته‌ی بهترین موسیقی فیلم و بهترین آهنگ بود. از آن پس در سینما فعالیتی پیوسته داشت و تا سال 2001، ده مرتبه نامزد جایزه اسکار شد و در سال 2002 برنده اسکار برای بهترین آهنگ و نامزد بهترین موسیقی فیلم (کمپانی دیوها) شد. موسیقی پنج فیلم از  پیکسار: داستان اسباب بازی1، زندگی مورچه، داستان اسباب بازی2، کمپانی دیوها و ماشین‌ها اثر این آهنگساز است. از دیگر آثار سینمایی او می‌توان از "ملاقات با والدین"، "ملاقات با فاکرها" و "میوریک" (Maverick) نام برد.

 فیلم کمپانی دیوها:

تیتراژ با موسیقی جز شروع می‌شود. ضرب‌های باس و های هت (hi hat)  فرم walking و آلتو ساکسیفون مجموعه‌ای استاندارد از موسیقی جز را تشکیل داده‌اند. یک آنسامبل ساده و در عین حال زیبا. به نظر ریتم از ملودی مهمتر جلوه داده شده است و آهنگساز هیچ اصراری برای رو کردن یک ملودی ویژه، که در ذهن بیننده بماند ندارد. البته حال هوای موسیقی، حسی بسیار مناسب و جذاب را برای بیینده ایجاد می‌کند که می‌تواند یک روحیه خسته را کاملا برای دیدن یک فیلم سرگرم کننده و زیبا، شارژ کند. دراولین نما، با ورود دیو به اتاق بچه، موسیقی تعلیقی شروع می‌شود و این همان چیزی است که می‌شود در یک موقعیت ترسناک، انتظار داشت. جالب اینجاست که با وارد شدن مدیر کمپانی دیوها، که خود یک دیو چند پا و چند چشم است، دیگر موسیقی ترسناک و دلهره آور نمی‌شنویم. موسیقی‌ای که شنیده می‌شود یک موسیقی روایتی، بیانگر تلاش  یک عده برای انجام کار روزمره است. در طول داستان متوجه می‌شویم که این گروه به خودی خود موجودات بد جنس و انسان آزاری نیستند، بلکه مدیریت اشتباه آنها را به انجام چنین کاری مجبور کرده است و احتمالا همین پیام اصلی داستان است. موسیقی به زیبایی از ابتدای داستان به همین سمت پیش می‌رود، بدون اینکه داستان را لو بدهد. تمرینات صبحگاهی غول‌ها با سرزندگی تمام انجام می‌شود، زندگی شهری غول‌ها با آرامش ودوستی برقرار است و  در فضای رستوران‌ها موسیقی آرام و دل‌انگیز به گوش می‌رسد.  انگار نه انگار که اینها همه غول‌هایی هستند که باید از آنها ترسید. موسیقی با خودداری کردن  ازایجاد  فضای دلهره آور، در به سرانجام رسیدن پیام نهایی داستان کمک زیادی می‌کند. در میان فیلم ساز بندی و فرم موسیقی از فضای جز خارج می‌شود و فرم کلاسیک یک موسیقی روایتی و مهیج را پیدا می‌کند. دیگر خبری از ریتم های های هت و درام همراه با باس  نیست. از فرم‌های کلیشه‌ای هم در موسیقی استفاده شده است. مثلا هنگام ورود دیوها به محل استقرار درها که با حرکت آهسته به نمایش در می‌آید، موسیقی مارش به گوش می‌رسد. ولی این کلیشه‌ها با اجرای خوب و تکرار کمی که دارند اصلا آزار دهنده و خسته کننده نیستند. صحنه‌هایی که دیوها از بچه‌ کوچولو می‌ترسند با موسیقی هیجان انگیز و زیبایی همراه شده است. این هیجان که از ترس غول‌ها از یک دختر کوچولو و با نمک ایجاد شده است، بسیار فیلم را جذاب می‌کند. موسیقی حادثه‌ای فیلم در صحنه‌های زیادی از فیلم بخصوص در صحنه‌های فرارها و دنبال کردن ها روی درهای متحرک، توسط بادی برنجی‌ها و زهی‌ها بخوبی نوشته و اجرا شده‌اند که بیانگر توانایی و تجربه بالای آهنگساز است.

در انتها، فیلم با موسیقی بسیار جذاب " اگه تو رو نداشتم " (if I didn’t have you) با اضافات بسیار زیبایی به پایان می‌رسد و خاطره تماشای یک فیلم عالی با موسیقی‌ای کاملا هوشمند و هماهنگ را در ذهن تماشاگر برجای می‌گذارد.

 

 

2- در جستجوی نمو:

 

 

توماس نیومن Thomas Newman:

متولد 1953در لوس آنجلس/ کالیفرنیا. فرزند آلفرد نیومن [ آهنگساز فیلم "همه چیز درباره ایو" (all about Eve) ]و  پسر عموی جوان‌تر رندی نیومن و برادر دیوید نیومن [آهنگساز فیلم "عصر یخی" (ice age) ]. واضح است که همچون رندی در خانواده‌ای موسیقی‌دان بزرگ شده است و بعلاوه رندی هم بعنوان پسر عموی بزرگتر و فعال در موسیقی به پیشرفت موسیقی او، کمک کرد. توماس دارای مدرک کارشناسی ارشد آهنگسازی از دانشگاه Yale  و به شکل خصوصی تحت تعلیم جورج ترمبلی (George Tremblay) قرار گرفته است. گروه innocents که یک گروه موسیقی راک است با  رندی همکاری داشته است . اولین تجربه سینمایی او "بی‌قرار" (reckless) در سال 1984 بود. شش مرتبه نامزد اسکار (از جمله برای فیلم "به دنبال نمو" در سال 2004) شده و سه نامزدی و یک جایزه گرمی "زیبایی آمریکایی" (American Beauty) 2001 را بدست آورده است. در کارنامه سینمایی او فیلم‌های بسیار خوبی از جمله " رهایی از شوشنک"(The Shawshank Redemption)، "بوی خوش زن" (Scent of a Women) و "مسیر سبز" (The Green Mile) به چشم می‌خورد.

فیلم جستجوی نمو:

فیلم با نمایی از صحبت دو ماهی آغاز می‌شود و با حمله ماهی قاتل، ترمولوی زهی ها (برنارد هرمن: روانی) شنیده می‌شود و بعد که پدر متوجه کشته شدن همسرش می‌شود، صداهای کشیده زهی را می‌شنویم و با دیدن آخرین تخم باقی مانده پیانو رمانتیک توماس به گوش می‌رسد. از همین ابتدا می‌شود حدس زد که با کاری استاندارد و مشابه با کارهای قبلی توماس نیومن روبرو خواهیم شد. رندی نیومن به استفاده از ترکیب سینتی‌سایزر با ارکستر آکوستیک، استفاده کلیدی از پیانو و بکارگیری از پرکاشن‌ها مشهور است که البته باید اقرار کرد در این فیلم از پرکاشن، استفاده زیادی نشده است. موسیقی کاملا هماهنگ با داستان و تصاویر پیش می‌رود و شاهد هیچ گونه ابداع جدیدی در استفاده موسیقی در فضای زیر آب نیستیم. استفده زیاد از زهی ها، هارپ و در صحنه‌های هیجانی ورود برنجی‌ها همگی به سادگی و در عین حال با پختگی فراوان پیش می‌رود. در مجموع، زهی‌ها صدای غالب ارکستر هستند. در این فیلم هم آهنگساز اصراری بر خلق یک تم و گسترش آن در طول فیلم را ندارد. فیلم سرشار از موسیقی است و کمتر لحظه‌ای از فیلم در سکوت و بدون موسیقی می‌گذرد.

هیچ اتفاق پیش بینی نشده‌ای در موسیقی نمی‌افتد و خوشبختانه تصاویر و داستان بسیار جذاب است و تماشاگر را میخکوب پای تماشای فیلم نگه می‌دارد. با ورود وال، تمی‌ سنگین و مناسب با هیکل این ماهی بزرگ را می‌شنویم.

تیتراژ پایان با موسیقی زیبایی با اجرای رابی ویلیامز به نام "آنسوی دریا" (beyond the sea)آغاز می‌شود و با اجرای دوباره‌ی چند تم‌ از فیلم پایان می‌یابد. فیلم در جستجوی نمو با یک موسیقی خوب همراه شده است، یک موسیقی خوب اما کاملا قابل پیش بینی!

 

3- خارق‌العاده‌ها

 

 

مایکل جیاکینو Michael Giacchino  :

تحصیلات خود را در رشته تهیه کنندگی فیلم از مدرسه هنرهای تصویری نیویورک (The School of Visual Arts in New York) و رشته آهنگسازی در جولیارد (Juliard) به پایان رساند.  اولین فعالیت حرفه‌ای او ساخت موسیقی برای بازی شرکت Playstationبه نام "دنیای گمشده" (The Lost World) که شانس بزرگی برای همکاری با کارگردان بزرگ، اسپیلبرگ (Steven Spielberg) برایش فراهم کرد. مایکل در ادامه فعالیتش برای بازی‌های مالتی مدیای موفق بسیاری (Medal of Honor, Medal of Honor Underground Allied Assault) موسیقی ساخت و در چند برنامه تلوزیونی هم با اسپیلبرگ (Semper Fi, Alia)همکاری کرد.  ساخت موسیقی برای فیلم "خارق‌العاده‌ها" موفقیت بزرگی برای وی محسوب شد و در سال 2006 با ساخت موسیقی برای فیلم "ماموریت غیر ممکن 3" (Mission impossible 3) به کارحرفه‌ای خود ادامه داد.

 

فیلم خارق‌العاده‌ها:

موسیقی این فیلم نیز با وجود هماهنگی زیاد با تصاویر، از خلاقیت چندانی برخوردار نیست. همانند هر موسیقی حادثه‌ای دیگر برنجی‌ها، زهی‌ها و درام در موسیقی شنیده می‌شود. موسیقی‌ای که نمونه‌های بهتر آن‌را درسری فیلم های "مامور مخفی 007" می‌شنویم. نکته مثبت موسیقی این فیلم، سکوت‌های به موقع است که به پیشبرد فیلم کمک کرده است. مثلا در دوره کارمندی آقای قهرمان، ما هیچ موسیقی‌ای نمی‌شنویم. در زمان آتش سوزی موسیقی کوتاه و تاثیر گذار است و در هنگام ورود به جزیره موسیقی بسیار آرام و کم سرو صداست که در ادامه آن، جنگ با ربات، فرصت خودنمایی پیدا می‌کند.

مایکل گفته است که شنیدن موسیقی فیلم "جنگ ستارگان" باعث علاقه وی به موسیقی فیلم شده است و جالب است که در قسمت‌های پایانی، هنگامی که با اتوبوس پرنده به شهر نزدیک می‌شوند، تمی بسیار شبیه، حتی در حد کپی برداری از تم جنگ ستارگان را می‌شنویم.

موسیقی این فیلم برای مایکل، یک نامزدی در گرمی (Grammy) و برنده و نامزد شدن در چند چشنواره رده پایین‌تر (ASCAP Award, Saturn Award, Annie, LAFCA Award) را برایش به ارمغان آورد.

صفحه اسلی      صفحه قبلی